نامه ای به یک دوست

Best Music
درباره وبلاگ


همیشه ابرا می بارن اما همه عاشق ستاره ها میشن، مواظب باش چشمک ستاره، گریه ی ابرو از یادت نبره..
آخرین مطالب
نويسندگان
پنج شنبه 14 مهر 1390برچسب:, :: 15:54 :: نويسنده : شهرام

 

  

نامه ای به یک دوست
 

ای همیشه مهربانم ... سلام !


 

آمده ام تا با تو از دلتنگی های دلِ تنگم بگویم ، هر چند که تو خود تک تک نا گفته های دلم را از روشنی سبز چشمانم میخوانی !


 

ای خیال انگیز ترین وعده ی خدا ! میدانی چند وقت است سراغی از ما نگرفته ای ؟ میدانی چند وقت است که ما را میهمان جمعه های دلگیرت نکرده ای ؟ میدانی چند وقت است که مادر هر صبح ، دعای عهد را با ماهیان قرمز دلش زمزمه میکند ؟ میدانی چند وقت است که پدر غم غربت چشمانش را زیر باران غیبتت میشوید ؟ . . .


 

میدانی . . . میدانم . . .


 

ای پاک تر از نسیم و صادق تر از صبح ! دیروز روزهای غیبتت را میشمردم ... روزهای بی تو بودن ... روزهای دلتنگی ... روزهای تنهایی ...


 

به نظرت هنوز موعد آن نرسیده که بار غیبت بر زمین بگذاری و بال فرج بگشایی ؟؟؟


 

بیا که بی تو زمین کشتزار ظلم شده است و آسمان وامدار بغض های فرو خورده ...
بیا که بی تو همه ی آشنایان غریبه ای بیش نیستند ...
بیا که بی تو من ماندن را نیز از یاد برده ام ! بی تو مرا با هیچ کس کاری نیست ! بی تو تمام روزهایم دیروزند ! بی تو کسی ناز چشمان سبزم را خریدار نیست ! بی تو تمام دخترکان دیارم غمی مبهم در سینه دارند ! بی تو ...


 

 


 

ای نور دل و دیده و جانم چونی ؟         وی آرزوی هر دو جهانم چونی ؟


 

من بی لب لعل تو چنانم که مپرس        تو بی رُخ زرد من ندانم چونی ؟


 

 


 

ای پرورده ی دامن نرگس ! میدانم که گریه هایم را میشناسی ... میدانم که ندبه هایم را ، هر چند انگشت شمار ، میشنوی ... میدانم که غنچه های آرزوی باغ خیالم را جز تو امیدی نیست ... میدانم که روزی مروارید چشمانم غم هجر تو را با شادی وصل جشن خواهند گرفت ! چه مبارک روزی ...


 

مهربانا ! غبار راه انتظار بر سر و رویم ریخته و با اشک در آمیخته است . از آن خاک و این آب ، گِلی ساخته ام و کلبه ای و پنجره ای ... من و غبار و اشک و کلبه و پنجره همه یک آرزو در دل داریم .


 

ای باغ آرزوهای من ! بیا تا غبار اشک های حسرتم را در دریای زلال ظهورت بشویم . بدون تو دیگر هر صبح ، به نرگس های باغچه سلام نمیکنم و هیچ یاسی را خیره نمیشوم ... من تمام شده ام ... بیا !


 

اماما خواهشم را اجابت نیست ؟! گریه تا کدامین سحر ؟! من تمام شده ام ... بیا !


 

 


 

بس جمعه که در فصل تو افسرد


 

بس خنده ی آیینه که پژمرد


 

پروانه چه بسیار که در پای تو ، ای شمع


 

خندید و ندانست که اقبال سحر مُرد



نظرات شما عزیزان:

mahdis
ساعت18:52---25 آبان 1391
بسیار زیبا تا به حال متنی به این زیبایی نخونده بودم. امید وارم خودتون نوشته باشید به من هم سر بزنید منتظر قدمتون هستم.
بدرود.


mahdis
ساعت18:52---25 آبان 1391
بسیار زیبا تا به حال متنی به این زیبایی نخونده بودم. امید وارم خودتون نوشته باشید به من هم سر بزنید منتظر قدمتون هستم.
بدرود.


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





.: Weblog Themes By Pichak :.


پيوندها



ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 3
بازدید ماه : 168
بازدید کل : 7487
تعداد مطالب : 41
تعداد نظرات : 154
تعداد آنلاین : 1